2009-11-29

آذر 10 سالگرد نجات جزایر سه گانه ایرانی

امروز ده آذرماه 2568 ایرانی، برابر با 1 دسامبر 2009 ترسایی، به سالگرد نجات جزایر سه گانه رسیده ایم
مهمانان میزگرد امروز به ترتیب نام آخر
جناب دکتر اسدنصراصفهانی دبیرکل کنگره همبستگی ایرانیان
ناخدا مرتضی بدری، از قهرمانان نیروی دریایی ایران
سرور لهراسپ زینالی از جنبش آذربایجان
سرور مسعود سپند نویسنده و چکامه سرای میهنی
سرهنگ کیومرث فرهومند

نخست: برای نسلی که ممکن است با نام، پیشینه و دستاوردهایتان آشنا نباشند؛ آیا ممکن است خود را معرفی کنید؟ زاده ی کدامین شهر، تحصیلات تان کجا به پایان رسید، آخرین سمت شما در ایران چه بود و همچنین، فرازهایی از کوششهای میهنی تان در برونمرز چه بوده است؟





دو- روز 10 آذر 1350 هنگامیکه از نجات جزایر سه گانه باخبر شدید کجا بودید؟ چگونه باخبر شدید؟ واکنش مردم در کوچه و خیابان چه بود؟





سه - تاریخچه ی باستانی جزایر سه گانه در خلیج فارس چیست؟
آیا حکومت بر جزایر بین ایران و بیگانگان دست به دست شده بود؟
پرسشی درباره ی خلیج فارس پیش از انقلاب مشروطیت. پرتغالی ها به هر دلیلی که برای من روشن نیست، خلیج فارس را ترک میکنند، منتها کشتی های جنگی بریتانیا وارد منطقه می شوند. با اینکه در آن زمان خلیج فارس شاهرگ اقتصادی غرب نبود. چرا انگلستان وارد این منطقه شد و واکنش شیخ نشین ها و حکومت ایران چه بود؟





چهار – آیا به جزایر سه گانه سفر کرده اید؟ چند بار؟ خاطره شما از آب و هوا و مردم منطقه چیست؟





پنج - برخی میگویند که شاه در ازای بازپسگیری جزایر سه گانه حاضر به جدایی بحرین شد. پاسخ شما چیست؟
آیا پیاده کردن نیروی دریایی شاهنشاهی در جزایر سه گانه با توافق انگلستان بود؟
آیا نجات جزایر سه گانه با درگیری نظامی و خونریزی همراه بود؟
واکنش کشورهای منطقه چه بود؟
آیا نیروهای انگلیس با میل و تصمیم خود خلیج فارس را ترک کردند؟
نقش انگلستان در ایجاد اتحادیه کشورهای منقطه خلیج فارس چه بود؟





شش – ادعای امارات متحده بر جزایر ایرانی از چه زمان و بر چه اساس است؟
پایگاه اطلاع رسانی الشرق الاوسط، از قول وزیر خارجه امارات در یک کنفرانس مطبوعاتی گزارش کرده بود اعراب ادعای خود را در دادگاه بین المللی خواهند برد. آیا تحریک اعراب بخاطر فعالیت های هسته ایی آخوندهاست؟
آیا شعارهای صدور انقلاب شان در مناطق شیعه نشین موجب اکنش و ادعای دروغین امیرنشین ها شده است؟





هفت- اگر رژیم آخوندی بر سر جزیره ی ابوموسی کوتاه بیاید، آیا آسیب اقتصادی بر ایران جبران پذیر خواهد بود؟





هشت- سپاس دوباره از همکاری سرور کاظم مدارا در تهیه ی برنامه ی امروز، شیوه ی این برنامه است که پیام پایانی را به مهمان بسپُرَد. پیام شما به مناسبت سالگرد نجات جزایر سه گانه به همسنگران روشنگری وُ میهن پرستی، آزادیخواهان امروز و سازندگان ایران فردا چیست





کانون بررسی و آینده نگری ایرانیان
با نگرش رویدادهای ایران، ایرانیان میتوانند آینده ای همسود بنگارش در آورند

2009-11-11

آبان 20 زادروز سیاوش بشیری



پاسخهای مهمان ِ برنامه، الزاما معرف عقاید این کانون نیست
امروز بیستم آبانماه 2568 ایرانی، برابر با 11 نوامبر 2009 ترسایی، به زادروز سیاوش بشیری رسیده ایم. در برنامه ی یادواره های امروز؛ میزبان سیاوش بشیری، از قدیم ترین نویسندگان میهن پرست و شاهدوست سی سال گذشته هستیم. با درود و خوش آمدگویی به ایشان پرسشها را در میان میگذارم





درود سرور سیاوش بشیری
یک: برای نسلی که ممکن است با نام شما، پیشینه و دستاوردهایتان آشنا نباشند؛ آیا ممکن است خود را معرفی کنید؟ زاده ی کدامین شهر، تحصیلات تان کجا به پایان رسید، آخرین سمت شما در ایران چه بود و همچنین، فرازهایی از کوششهای میهنی تان در برونمرز چه بوده است؟

من سیاوش، در شناسنامه حیدرعلی ِ بشیری متولد 20 آبان 1319 مطابق با 11 نوامبر 1940، زاده ی شیراز هستم. در شانزده سالگی رییس رادیوی شیراز شدم و در همان سال با مجله ی ادبی سخن و هفته نامه هنری آژنگ آغاز همکاری کردم. سال بعد به مدت چهارسال سردبیر هفته نامه ی سیاسی جهان نما و ماهنامه ادبی خرقه بودم. در سن 21 سالگی از دانشگاه شیراز لیسانس ادبیات گرفتم و همانسال سردبیر روزنامه ی آذرین شدم. یکسال بعد دبیر بخش سیاسی روزنامه پست تهران بودم. در سن 23 سالگی با گشایش تلویزیون در آبادان؛ نقل مکان کردم و سال بعد مسئولیت برنامه های رادیو نفت ملی ایران را عهده دار شدم. 26 سال داشتم وقتی به تهران رفتم و سردبیر نشریات دنیای جدید، ماه نو و ماهنامه ی روشنفکر شدم. از 34 سالگی تا وقوع توفان 57 سرپرست موسسه اطلاعات در جنوب کشور بودم که مرکز آن در اصفهان بود.

وشته هایم گاه با نام پرنگ، نکیسا و باربد منتشر شده اند. پیوسته عضو فعال جامعه ی مطبوعات بودم تا اینکه با به روی کارآمدن آخوندها، به گناه عشق به ایران و پادشاهی بازداشت شدم. مدت هفتماه در زندان و تحت شکنجه قرار گرفتم. در سال 1360 درحالیکه در پی دستگیری دوباره ام بودند از راه کوههای ترکیه گریختم و به پاریس آمدم. تا همین ده سال پیش یعنی سال 2558 ایرانی، در راه خونخواهی از کسانی که به دشمنی با پادشاه محبوبم پدرآریامهر، برخاستند، دمی فرو گذار نکردم.


دو: سرور بشیری فرمودید هفتماه در زندان آخوندها بودید. آیا ممکن است بفرمایید در زندان بر شما چه گذشت؟


فراموش نمیکنم روزیکه مرا پای دیوار اعدام بردند. در کنار من آقای ایروانی یکی از سرمایه داران بزرگ تهران قرار داشت. مرگ را در مقابل چشمانم میدیدم. مسلسل حاجی احمد، مرا نشانه گرفته بود و صدای تیرباران بلند شد... محکومین در کنار من فرو ریختند ولی من هنوز سرپا بودم... قلبم به شدت می تپید....صورت و تمام پیراهنم خونی بود. این خون ایروانی بود که به من پاشیده شده بود. پاسداران مرا به سلول بازگردانیدند و هرگز نگذاشتند خونها را بشویم. قبل از فرار از راه ترکیه، دو کار انجام دادم. یکی به مادرم تلفن زدم؛ ولی او از غصه فوت شده بود. چون شش ماه پیش به او اطلاع داده بودند که من تیرباران شده ام. دیگر اینکه پیراهنی را که از خون ایروانی رنگین شده بود مخفی کردم. این پیراهن یکی از بیشمار شواهد وَ مدارکی است که از جنایات اسلامیون بجای مانده است. امروز تنها چیزی که در ذهنم باقی مانده، خاطره ی درد و رنج زندان است و انتقامی که با تار وُ پود وجودم آن را احساس می کنم.


به برنامه ی یادواره های تاریخ گوش میکنید. امروز بیستم آبانماه 2568 ایرانی، برابر با 11 نوامبر 2009 ترسایی، به زادروز سیاوش بشیری رسیده ایم.


سه: سروربشیری، آیا ممکن است کتابهایتان را معرفی کنید


نخستین کتابم به نام اشک هنگامیکه چهارده ساله بودم منتشر شد. تا پیش از وقوع فتنه، 37 عنوان کتاب در زمینه های ادبی، تاریخ و سیاست منتشر کردم. در برونمرز علاوه بر صدها مقاله ی پژوهشی 23 عنوان از کتابهایم منتشر شد. قصه ی ساواک، شاهنشاه، یادداشتهای غربت، جنگ و جنون جمهوریها، سایه ای از سردار؛ خداحافظ حافظ، آذرآبادگان، توفان 57 و قرارداد الجزایر. کتاب دیوار الله اکبر در دو جلد شرح دورانی است از نزدیک با عدل اسلامی در زندان آشنا شدم. خداحافظ حافظ نقل خطرات و خاطراتم از هنگام گریز از زندان آخوندهاست تا به اروپا رسیدم.




چهار: سرور بشیری در کتاب شاهنشاه نوشته اید: ... دو پادشاه از سلاله پاک ایرانی که هر دو بدست ابر قدرتها به گناه عشق بی تردیدشان به ایران جلای وطن کردند و در غربت با مرگشان با دق مرگ شدنشان و شهادت عاشقانه شان ظلم جهان را شاهدی دیگر شدند. سرور بشیری شما چرا اینچنین عاشق شاهان پهلوی هستید؟


ما ایران را آسان، از دستش دادیم. من فرزند زمان پهلوی ها هستم. من عاشقانه هایم را تا پایان عمر از شاهنشاه خواهم داشت. به من نگویید چرا عاشقم. از او بپرسید که همه ی ایران بود.


هم میهنان، به پایان برنامه ی یادواره های تاریخ رسیده ایم. سرور سیاوش بشیری ایران را سپاس برای وجودتان. برنامه ی امروز به مناسبت زادروز سیاوش بشیری، تهیه شده بود.


بشود که نور وَ ایمان به آزادی، بر تاریکی ِ استبداد وُ خرافات ِاهریمنی، چیره گردد. یادواره های تاریخ، به رویدادهایی میپردازد که در ایران آخوندزده، باید وَ میخواهند از خاطره ها حذف گردد. آنانکه تاریخ را نادیده بگیرند، محکوم به تکرار آن میباشند. ایرانیاران، برای بازپسگیری تاریخمان کمر همت ببندید.
سرور سیاوش بشیری شیوه ی این برنامه است که پیام پایانی را به مهمان بسپُرَد. پیام شما به مناسبت این روز به همسنگران روشنگری وُ میهن پرستی، آزادیخواهان امروز و سازندگان ایران فردا چیست.


پیام من به تک تیراندازان چیره دستی است که در هیچ شرایطی حاضر به قبول شکست نیستند. میدانیم، که شما با سوء نیت یا سودپرستی به میدان نیامده اید. اگر توانمندی شما در مسیری درست بکار گرفته شود نقش کارسازی، در پیشبرد مبارزه خواهید داشت. متاسفانه علیرغم همه تلاشهایتان، چون مسئولیتها در این نبرد سرنوشت ساز روشن نیست، شما رزمندگان در گوشه و کنار جهان در پیکار مرگ و زندگی، تنها مانده اید. تا پای جان برای دفاع از آرمان خود یعنی اعتلای مجدد ایران از راه تداوم قانون اساسی مشروطه بایستید. ولو آنکه یقین بدانید، که سرسختی نومیدانه ی شما واقعیتهای تلخ را، به هرحال تغییر نخواهد داد. پادشاهی با آب وخاک، آسمان و جلگه و دریا وُ دمن ایران عجین است

2009-11-04

آبان 14 سالگرد نیروی دریایی

درود هم میهن

به برنامه ی "یادواره های تاریخ" خوش آمدید، این برنامه توسط "کانون بررسی و آینده نگری ایرانیان" به دست شما میرسد. "یادواره های تاریخ"، به فراخور رویدادهای تاریخ ساز کشورمان، برای آگاهی وُ روشنگری، پیشکش هم میهنان درونمرز میگردد. آنکس که تاریخ را نمیداند صرفا نادان است. اما آنکس که تاریخ را انکار میکند تبهکار است. همصدا با شما، از "حذف حافظه ی تاریخ"، پیشگیری میکنیم. پاسخهای مهمان برنامه الزاما معرف عقاید این کانون نیست





امروز چهاردهم آبانماه 2568 ایرانی، برابر با 5 نوامبر 2009 ترسایی، به سالگرد بنیانگذاری نیروی دریایی ایران رسیده ایم. در برنامه ی یادواره های امروز؛ میزبان ناخدا ناصر میمند، از قدیم ترین مبارزان میهن پرست و مشروطه خواه سی سال گذشته هستیم. با درود و خوش آمدگویی به ایشان پرسشها را در میان میگذارم


درود ناخدا میمند
یک: برای نسلی که ممکن است با نام شما و پیشینه ی دستاوردهای شما آشنا نباشد؛ آیا ممکن است جهت آگاهی شنوندگان این برنامه لطفا خود را معرفی کنید؟ زاده ی کدام شهر ایران هستید، تحصیلات تان را کجا به پایان رساندید، آخرین سمت شما در آرتش چه بود و فرازهایی از کوششهای میهنی تان در برونمرز چه بوده است؟




دو: 77 سال پیش 9 فروند کشتی جنگی که از طرف دولت ایران برای نیروی دریایی شاهنشاهی در خلیج فارس به دولت ایتالیا سفارش داده شده بود وارد بندر بوشهر شد. و در 14 آبان همانسال بمناسبت تاسیس نیروی دریایی ایران بدست اعلیحضرت رضاشاه کبیر، مراسم خاصی از طرف افسران نیروی دریایی برگزار شد. ناخد میمند لطفا بفرمایید در دوره ی شما، از برپایی مراسم سالگرد برگذاری نیروی دریایی چه خاطره ای به یاد دارید


سه: ناخد میمند پرسشی بعدی درباره ی بهبود کیفیت و کمیت نیروی دریایی در دوره ی شماست. چه نکات برجسته ای درباره ی افزایش شعاع زیر پوشش جغرافیایی ناوهای نیروی شاهنشاهی و همچنین درباره ی افزایش تعداد زیردریایی و همچنین ارتقاء کیفیت آموزشی نیروی دریایی در زمان شاهنشاه آریامهر به یاد دارید که لازم میدانید به مناسبت این روز در تاریخ ثبت گردد؟


بیشتر دوره های آموزشی در کدام کشور انجام میگرفت؟

چهار: پرسش بعدی جنبه ی پاسخ شماست به تاریخ. ناخدا میمند در مقام یک فرمانده ناوتیپ به سالهایی برگردیم که شما برای اعاده ی حق ایران بر اروندرود با چالش از حزب بعث عراق روبرو بودید. برخی از دانشجویان ایرانی نما در برونمرز، عبارت ژاندارم منطقه را سرزبان انداخته بودند. امروز همانها وقتی بیگانگان نام خلیج فارس را تحریف میکنند؛ همگی سکوت کرده اند. ناخدا میمند شما آنروزها هنگامیکه به عرشه ی کشتی وارد میشدید یا سکان فرماندهی را به دست میگرفتید چه احساسی داشتید. آیا شما و دیگر درجه داران نیروی دریایی خود را ژاندارم تحت امر سیاستهای آمریکا و انگلیس می دیدید؟


ناخدا میمند؛ امروز که نام خلیج فارس و حتی مالکیت ایران بر جزایرسه گانه زیر سوال رفته است، پاسخ تاریخ به ایرانی نماهای آنروز و روشنفکرنماهای امروز، چیست؟


به برنامه ی یادواره های تاریخ گوش میکنید. مهمان برنامه ی امروز چهاردهم آبانماه 2568 ایرانی، برابر با 5 نوامبر 2009 ترسایی، ناخدا ناصر میمند، از قدیم ترین مبارزان میهن پرست و مشروطه خواه سی سال گذشته هستند.


پنج: پرسش بعدی درباره ی آسیبهایی است که سیاستهای رژیم برآمده از شورش اسلامی بر بنیه نیروی دریایی ایران زده است. 31 سال سرهنگ سید احمد مدنی وزیر دفاع آخوندها در روز 21 اسفند کلیه ی قراردادهای مربوط به تاسیس کارخانه هلیکوپترسازی ایران را منحل کرد. و باز هم در 8 فروردین سید احمد مدنی در مصاحبه با واشنگتن پست اعلام کرد که رژیم میخواهد سلاحهای خریداری شده از آمریکا از جمله هواپیماهای اف 14 را پس بدهد.


ناخدا میمند. آیا نیروی دریایی شاهنشاهی ایران دارای واحد هلیکوپتر و هواپیما جنگنده ی تحت فرماندهی خود بود؟


لطفا بفرمایید پس دادن سلاحهای خریداری شده؛ چه تاثیر منفی بر نیروی دفاعی ایران در خلیج فارس هنگام حمله ی میگهای عراقی بوجود آورد.

شش: پرسش بعدی درباره نفوذ کشورهای بیگانه و استعمارنوین است که برای نفوذ در شاخاب فارس دسیسه میکردند. ناخدا میمند آیا با اسنادی که اکنون بدست رسیده است، آیا میتوان بدون شک ثابت کرد که کدام کشور آموزش و ارسال اسلحه به چریکهای ظفار را تامین میکرد؟


در تاریخ جنگهای چریکی ثبت است که نیروی شاهنشاهی ایران، نخستین نیروی منظمی بود که در جنگ چریکی پیروز شد. ناخدا میمند علاوه بر نیروی آتشبار برتر به نظر شما چه عوامل دیگری موجب پیروزی شما در جنگ ظفار شد؟


هفت: ناخد میمندا پرسش بعدی درباره دورنمای منطقه است، شاهنشاه آریامهر سالها پیش از وقوع فاجعه 57 پیش بینی میکردند که در غیاب نیروی دریایی آرتش شاهنشاهی، ملوانان خارجی از پس اغتشاش در خاورمیانه برنخواهند آمد. امروز میبنیم نیروهای آمریکا بین عراق و افغانستان این پا و آن پا میکنند. ناخدا میمند شما در مقام یک فرمانده ناوتیپ و کارشناس، دورنمای حضور نیروی دریایی آمریکا در 10 سال آینده را چگونه میبینید؟


هم میهنان، به پایان برنامه ی یادواره های تاریخ رسیده ایم. ناخدا ناصر میمند ایران را سپاس برای وجودتان. برنامه ی امروز به مناسبت سالگرد بنیانگذاری نیروی دریایی ایران، تهیه شده بود.


بشود که نور وَ ایمان به آزادی، بر تاریکی ِ استبداد وُ خرافات ِاهریمنی، چیره گردد. یادواره های تاریخ، به رویدادهایی میپردازد که در ایران آخوندزده، باید وَ میخواهند از خاطره ها حذف گردد. آنانکه تاریخ را نادیده بگیرند، محکوم به تکرار آن میباشند. ایرانیاران، برای بازپسگیری تاریخمان کمر همت ببندید.


ناخدا ناصر میمند شیوه ی این برنامه است که پیام پایانی را به مهمان بسپُرَد. پیام شما به مناسبت این روز به همسنگران روشنگری وُ میهن پرستی، آزادیخواهان امروز و سازندگان ایران فردا چیست.