2009-12-19

آذر29 دکترمنوچهر سلیمی



پاسخهای مهمان برنامه الزاما معرف عقاید این کانون نیست. شما شنونده ی ارجمند اگر پیشنهاد و اعتراضی به برنامه دارید، با شماره ی
217-617-Iran . 217-617-4726
تماس بگیرید، پیام تان به ضمیمه ی همین برنامه پخش خواهد شد



امروز 29 آذرماه 2568 ایرانی، برابر با 19 دسامبر 2009 ترسایی، به گرامیداشت یکی از نخستین پیشگامان جنبش نوین آزادگان میهن رسیده ایم. در برنامه امروز میزبان دکتر منوچهر سلیمی خواهیم بود

پرسش: درود دکتر سلیمی، برای نسلی که ممکن است با نام شما و پیشینه ی دستاوردهای شما آشنا نباشد؛ آیا ممکن است جهت آگاهی شنوندگان این برنامه لطفا خود را معرفی کنید؟ زاده ی کدام شهر ایران هستید، تحصیلات تان را کجا به پایان رساندید، آخرین سمت شما در ایران چه بود؟


پرسش: هنگامیکه شما نماینده ی مجلس شواریملی بودید، بسیاری از نمایندگان به خواست خمینی از مقام خود استعفا دادند. چرا شما شما از خمینی پشتیبانی نکردید

پرسش: دکتر سلیمی، دستگاه تبلیغات رژیم شورش 57، بیشتر کارگزاران دوره ی پهلوی را عیاش و تن پرور معرفی میکند. لطفا بفرمایید اوقات فراغت تان را چگونه میگذارنید؟ آیا برای شما خوشگذرانی با لهو لعب مترادف است؟

پرسش: دکترسلیمی، در مدت سه سا ل نمایندگی مجلس شورا یملی، دستاوردهایتان چه بوده است؟

پرسش: دکتر سلیمی تا کنون چند بار به چنگ ملاها افتادید؟

پرسش: هزینه ی مبا رزه را چطور تامین میکنید؟

پرسش: چرا نوشته هایتان در زندان انفرادی تاریخ روز و ماه ندارد؟

پرسش: آیا نام همبندان تان در زندان رژیم شورش 57 را به یاد دارید؟

پرسش: دکتر سلیمی آیا از مرگ نمیترسید؟ به نظر شما آیا رژیم اسلامی با اعدام شما و هم اندیشان تان تا چه حد در ریشه کن ساختن میهن پرستان موفق خواهد بود؟

‏پاسخ: ‏اگر صد تیر زهر آگین زنی ای خصم برجانم - ‏اگر با نیشتر بیرون کشی از کاسه چشمانم
اگر در هم نوردی تاروپود و رشته ی جانم - ‏مرا از مهر ایران نگسلاند عهد وپیمانم
اگر مغز مرا در روغن سوزان بسوزانی - ‏اگر قلب مرا برسیخ در اتش بگردانی
اگر از تن جدا سازی به تیغی هر دو دستانم - ‏مرا از مهر ایران نگسلاند عهد و پیمانم
اگر سازی جدا از پیکر من جمله اعضایم - ‏اگر در هاونی درهم بکوبی استخوان هایم
ا کر خاکسترم را افکنی بیرون از ایرانم - ‏مرا از مهر ایران نگسلاند عهد وپیمانم
اکر در شعله اتش بسوزانی زبانم را - ‏اگر با میله داغی کنی بریان لبانم را
اگر با چکشی درهم بکوبی فک و دندانم - ‏مرا از مهر ایران نگسلاند عهد وپیمانم
اگر درپیش چشم من بسوزانی تو ماوایم - ‏در آ‏ن آ‏تش بسوزانی زن و فرزند و مامایم
اگر در پیش چشم من بسوزانی عزیزانم - ‏مرا از مهر ایران نگسلاند عهد وپیمانم
توخونم را بریز ای خصم خون آشام بد اختر - ‏بسوزان پیکرم را تا شود این جسم خاکستر
ولی عشق وطن امیخته با شیره جانم - ‏مرا از مهر ایران نگسلاند عهد وپیمانم

پرسش: هم میهنان، به پایان برنامه ی یادواره های تاریخ رسیده ایم. دکتر سلیمی ایران را سپاس برای وجودتان. برنامه ی امروز به یاد دکتر سلیمی تهیه شده بود
بشود که نور وَ ایمان به آزادی، بر تاریکی ِ استبداد وُ خرافات ِاهریمنی، چیره گردد. یادواره های تاریخ، به رویدادهایی میپردازد که در ایران آخوندزده، باید وَ میخواهند از خاطره ها حذف گردد. آنانکه تاریخ را نادیده بگیرند، محکوم به تکرار آن میباشند. ایرانیاران، برای بازپسگیری تاریخمان کمر همت ببندید.

دکتر منوچهر سلیمی شیوه ی این برنامه است که پیام پایانی را به مهمان بسپُرَد. پیام شما به مناسبت این روز به همسنگران روشنگری وُ میهن پرستی، آزادیخواهان امروز و سازندگان ایران فردا چیست

پیام من به سازندگان ایران فردا
ای جوانان وطن جان شما جان وطن - چون شما هستید تنها پاسداران وطن
سرنوشت میهن اینک خود بمویی بسته است - در خطر افتاده یکسر بیخ و بنیان وطن
دیو استعمار و جادوی سیاه ارتجاع - ‏هر دو با هم تاخته بر پیکر و جان وطن
عاشقان راه میهن چنگ عمال ستم - ‏دسته دسته میشوند اعدام وقربان وطن
جانیان وخائنآن در زیر چتر دشمئان - ‏بی محابا جملگی افتاده برخآن وطن
تا حقارت جای میهن دوستی گیرد قوام - ‏مسخ می سازند سیمای نیاکان وطن
بلبلان خوشنوا از میهن خود در به در - گشته جغد نوحه خوان حاکم به بستان وطن
از مصیبت خوانی این جغدهای بد گهر - ‏جای گل روییده خار اندر گلستان وطن
تا ز جهل و بیسوادی سود جوید ارتجاع - بسته دانشگاه را روی جوانان وطن
زانکه مادر گر بود دانا توانا پرورد - ‏کشته محروم از حقوق خویش نسوان وطن
تا حقیقت بر شما گردد مسلم این زمان - ‏میفرستم ا ین پیام از سوی زندان وطن
مملکت غیر از شما دیگر ندارد چاره ای - ‏ای جوانا ن وطن جان شما جان وطن

از "حذف حافظه ی تاریخ" پیشگیری و برای بازپسگیری تاریخ مان کمر همت ببندید

کانون بررسی و آینده نگری ایرانیان
با نگرش رویدادهای ایران، ایرانیان میتوانند آینده ای همسود بنگارش در آورند



CSIranS offers a podium to understand Iran's past; in order for the Iranians to define a common future.
کانون بررسی و آینده نگری ایرانیان Center for Strategic Iranian Studies http://csirans.blogspot.com/
CSIS, P.O.Box 1589, Glendora, CA. 91740 csirans@gmail.com

2009-11-29

آذر 10 سالگرد نجات جزایر سه گانه ایرانی

امروز ده آذرماه 2568 ایرانی، برابر با 1 دسامبر 2009 ترسایی، به سالگرد نجات جزایر سه گانه رسیده ایم
مهمانان میزگرد امروز به ترتیب نام آخر
جناب دکتر اسدنصراصفهانی دبیرکل کنگره همبستگی ایرانیان
ناخدا مرتضی بدری، از قهرمانان نیروی دریایی ایران
سرور لهراسپ زینالی از جنبش آذربایجان
سرور مسعود سپند نویسنده و چکامه سرای میهنی
سرهنگ کیومرث فرهومند

نخست: برای نسلی که ممکن است با نام، پیشینه و دستاوردهایتان آشنا نباشند؛ آیا ممکن است خود را معرفی کنید؟ زاده ی کدامین شهر، تحصیلات تان کجا به پایان رسید، آخرین سمت شما در ایران چه بود و همچنین، فرازهایی از کوششهای میهنی تان در برونمرز چه بوده است؟





دو- روز 10 آذر 1350 هنگامیکه از نجات جزایر سه گانه باخبر شدید کجا بودید؟ چگونه باخبر شدید؟ واکنش مردم در کوچه و خیابان چه بود؟





سه - تاریخچه ی باستانی جزایر سه گانه در خلیج فارس چیست؟
آیا حکومت بر جزایر بین ایران و بیگانگان دست به دست شده بود؟
پرسشی درباره ی خلیج فارس پیش از انقلاب مشروطیت. پرتغالی ها به هر دلیلی که برای من روشن نیست، خلیج فارس را ترک میکنند، منتها کشتی های جنگی بریتانیا وارد منطقه می شوند. با اینکه در آن زمان خلیج فارس شاهرگ اقتصادی غرب نبود. چرا انگلستان وارد این منطقه شد و واکنش شیخ نشین ها و حکومت ایران چه بود؟





چهار – آیا به جزایر سه گانه سفر کرده اید؟ چند بار؟ خاطره شما از آب و هوا و مردم منطقه چیست؟





پنج - برخی میگویند که شاه در ازای بازپسگیری جزایر سه گانه حاضر به جدایی بحرین شد. پاسخ شما چیست؟
آیا پیاده کردن نیروی دریایی شاهنشاهی در جزایر سه گانه با توافق انگلستان بود؟
آیا نجات جزایر سه گانه با درگیری نظامی و خونریزی همراه بود؟
واکنش کشورهای منطقه چه بود؟
آیا نیروهای انگلیس با میل و تصمیم خود خلیج فارس را ترک کردند؟
نقش انگلستان در ایجاد اتحادیه کشورهای منقطه خلیج فارس چه بود؟





شش – ادعای امارات متحده بر جزایر ایرانی از چه زمان و بر چه اساس است؟
پایگاه اطلاع رسانی الشرق الاوسط، از قول وزیر خارجه امارات در یک کنفرانس مطبوعاتی گزارش کرده بود اعراب ادعای خود را در دادگاه بین المللی خواهند برد. آیا تحریک اعراب بخاطر فعالیت های هسته ایی آخوندهاست؟
آیا شعارهای صدور انقلاب شان در مناطق شیعه نشین موجب اکنش و ادعای دروغین امیرنشین ها شده است؟





هفت- اگر رژیم آخوندی بر سر جزیره ی ابوموسی کوتاه بیاید، آیا آسیب اقتصادی بر ایران جبران پذیر خواهد بود؟





هشت- سپاس دوباره از همکاری سرور کاظم مدارا در تهیه ی برنامه ی امروز، شیوه ی این برنامه است که پیام پایانی را به مهمان بسپُرَد. پیام شما به مناسبت سالگرد نجات جزایر سه گانه به همسنگران روشنگری وُ میهن پرستی، آزادیخواهان امروز و سازندگان ایران فردا چیست





کانون بررسی و آینده نگری ایرانیان
با نگرش رویدادهای ایران، ایرانیان میتوانند آینده ای همسود بنگارش در آورند

2009-11-11

آبان 20 زادروز سیاوش بشیری



پاسخهای مهمان ِ برنامه، الزاما معرف عقاید این کانون نیست
امروز بیستم آبانماه 2568 ایرانی، برابر با 11 نوامبر 2009 ترسایی، به زادروز سیاوش بشیری رسیده ایم. در برنامه ی یادواره های امروز؛ میزبان سیاوش بشیری، از قدیم ترین نویسندگان میهن پرست و شاهدوست سی سال گذشته هستیم. با درود و خوش آمدگویی به ایشان پرسشها را در میان میگذارم





درود سرور سیاوش بشیری
یک: برای نسلی که ممکن است با نام شما، پیشینه و دستاوردهایتان آشنا نباشند؛ آیا ممکن است خود را معرفی کنید؟ زاده ی کدامین شهر، تحصیلات تان کجا به پایان رسید، آخرین سمت شما در ایران چه بود و همچنین، فرازهایی از کوششهای میهنی تان در برونمرز چه بوده است؟

من سیاوش، در شناسنامه حیدرعلی ِ بشیری متولد 20 آبان 1319 مطابق با 11 نوامبر 1940، زاده ی شیراز هستم. در شانزده سالگی رییس رادیوی شیراز شدم و در همان سال با مجله ی ادبی سخن و هفته نامه هنری آژنگ آغاز همکاری کردم. سال بعد به مدت چهارسال سردبیر هفته نامه ی سیاسی جهان نما و ماهنامه ادبی خرقه بودم. در سن 21 سالگی از دانشگاه شیراز لیسانس ادبیات گرفتم و همانسال سردبیر روزنامه ی آذرین شدم. یکسال بعد دبیر بخش سیاسی روزنامه پست تهران بودم. در سن 23 سالگی با گشایش تلویزیون در آبادان؛ نقل مکان کردم و سال بعد مسئولیت برنامه های رادیو نفت ملی ایران را عهده دار شدم. 26 سال داشتم وقتی به تهران رفتم و سردبیر نشریات دنیای جدید، ماه نو و ماهنامه ی روشنفکر شدم. از 34 سالگی تا وقوع توفان 57 سرپرست موسسه اطلاعات در جنوب کشور بودم که مرکز آن در اصفهان بود.

وشته هایم گاه با نام پرنگ، نکیسا و باربد منتشر شده اند. پیوسته عضو فعال جامعه ی مطبوعات بودم تا اینکه با به روی کارآمدن آخوندها، به گناه عشق به ایران و پادشاهی بازداشت شدم. مدت هفتماه در زندان و تحت شکنجه قرار گرفتم. در سال 1360 درحالیکه در پی دستگیری دوباره ام بودند از راه کوههای ترکیه گریختم و به پاریس آمدم. تا همین ده سال پیش یعنی سال 2558 ایرانی، در راه خونخواهی از کسانی که به دشمنی با پادشاه محبوبم پدرآریامهر، برخاستند، دمی فرو گذار نکردم.


دو: سرور بشیری فرمودید هفتماه در زندان آخوندها بودید. آیا ممکن است بفرمایید در زندان بر شما چه گذشت؟


فراموش نمیکنم روزیکه مرا پای دیوار اعدام بردند. در کنار من آقای ایروانی یکی از سرمایه داران بزرگ تهران قرار داشت. مرگ را در مقابل چشمانم میدیدم. مسلسل حاجی احمد، مرا نشانه گرفته بود و صدای تیرباران بلند شد... محکومین در کنار من فرو ریختند ولی من هنوز سرپا بودم... قلبم به شدت می تپید....صورت و تمام پیراهنم خونی بود. این خون ایروانی بود که به من پاشیده شده بود. پاسداران مرا به سلول بازگردانیدند و هرگز نگذاشتند خونها را بشویم. قبل از فرار از راه ترکیه، دو کار انجام دادم. یکی به مادرم تلفن زدم؛ ولی او از غصه فوت شده بود. چون شش ماه پیش به او اطلاع داده بودند که من تیرباران شده ام. دیگر اینکه پیراهنی را که از خون ایروانی رنگین شده بود مخفی کردم. این پیراهن یکی از بیشمار شواهد وَ مدارکی است که از جنایات اسلامیون بجای مانده است. امروز تنها چیزی که در ذهنم باقی مانده، خاطره ی درد و رنج زندان است و انتقامی که با تار وُ پود وجودم آن را احساس می کنم.


به برنامه ی یادواره های تاریخ گوش میکنید. امروز بیستم آبانماه 2568 ایرانی، برابر با 11 نوامبر 2009 ترسایی، به زادروز سیاوش بشیری رسیده ایم.


سه: سروربشیری، آیا ممکن است کتابهایتان را معرفی کنید


نخستین کتابم به نام اشک هنگامیکه چهارده ساله بودم منتشر شد. تا پیش از وقوع فتنه، 37 عنوان کتاب در زمینه های ادبی، تاریخ و سیاست منتشر کردم. در برونمرز علاوه بر صدها مقاله ی پژوهشی 23 عنوان از کتابهایم منتشر شد. قصه ی ساواک، شاهنشاه، یادداشتهای غربت، جنگ و جنون جمهوریها، سایه ای از سردار؛ خداحافظ حافظ، آذرآبادگان، توفان 57 و قرارداد الجزایر. کتاب دیوار الله اکبر در دو جلد شرح دورانی است از نزدیک با عدل اسلامی در زندان آشنا شدم. خداحافظ حافظ نقل خطرات و خاطراتم از هنگام گریز از زندان آخوندهاست تا به اروپا رسیدم.




چهار: سرور بشیری در کتاب شاهنشاه نوشته اید: ... دو پادشاه از سلاله پاک ایرانی که هر دو بدست ابر قدرتها به گناه عشق بی تردیدشان به ایران جلای وطن کردند و در غربت با مرگشان با دق مرگ شدنشان و شهادت عاشقانه شان ظلم جهان را شاهدی دیگر شدند. سرور بشیری شما چرا اینچنین عاشق شاهان پهلوی هستید؟


ما ایران را آسان، از دستش دادیم. من فرزند زمان پهلوی ها هستم. من عاشقانه هایم را تا پایان عمر از شاهنشاه خواهم داشت. به من نگویید چرا عاشقم. از او بپرسید که همه ی ایران بود.


هم میهنان، به پایان برنامه ی یادواره های تاریخ رسیده ایم. سرور سیاوش بشیری ایران را سپاس برای وجودتان. برنامه ی امروز به مناسبت زادروز سیاوش بشیری، تهیه شده بود.


بشود که نور وَ ایمان به آزادی، بر تاریکی ِ استبداد وُ خرافات ِاهریمنی، چیره گردد. یادواره های تاریخ، به رویدادهایی میپردازد که در ایران آخوندزده، باید وَ میخواهند از خاطره ها حذف گردد. آنانکه تاریخ را نادیده بگیرند، محکوم به تکرار آن میباشند. ایرانیاران، برای بازپسگیری تاریخمان کمر همت ببندید.
سرور سیاوش بشیری شیوه ی این برنامه است که پیام پایانی را به مهمان بسپُرَد. پیام شما به مناسبت این روز به همسنگران روشنگری وُ میهن پرستی، آزادیخواهان امروز و سازندگان ایران فردا چیست.


پیام من به تک تیراندازان چیره دستی است که در هیچ شرایطی حاضر به قبول شکست نیستند. میدانیم، که شما با سوء نیت یا سودپرستی به میدان نیامده اید. اگر توانمندی شما در مسیری درست بکار گرفته شود نقش کارسازی، در پیشبرد مبارزه خواهید داشت. متاسفانه علیرغم همه تلاشهایتان، چون مسئولیتها در این نبرد سرنوشت ساز روشن نیست، شما رزمندگان در گوشه و کنار جهان در پیکار مرگ و زندگی، تنها مانده اید. تا پای جان برای دفاع از آرمان خود یعنی اعتلای مجدد ایران از راه تداوم قانون اساسی مشروطه بایستید. ولو آنکه یقین بدانید، که سرسختی نومیدانه ی شما واقعیتهای تلخ را، به هرحال تغییر نخواهد داد. پادشاهی با آب وخاک، آسمان و جلگه و دریا وُ دمن ایران عجین است

2009-11-04

آبان 14 سالگرد نیروی دریایی

درود هم میهن

به برنامه ی "یادواره های تاریخ" خوش آمدید، این برنامه توسط "کانون بررسی و آینده نگری ایرانیان" به دست شما میرسد. "یادواره های تاریخ"، به فراخور رویدادهای تاریخ ساز کشورمان، برای آگاهی وُ روشنگری، پیشکش هم میهنان درونمرز میگردد. آنکس که تاریخ را نمیداند صرفا نادان است. اما آنکس که تاریخ را انکار میکند تبهکار است. همصدا با شما، از "حذف حافظه ی تاریخ"، پیشگیری میکنیم. پاسخهای مهمان برنامه الزاما معرف عقاید این کانون نیست





امروز چهاردهم آبانماه 2568 ایرانی، برابر با 5 نوامبر 2009 ترسایی، به سالگرد بنیانگذاری نیروی دریایی ایران رسیده ایم. در برنامه ی یادواره های امروز؛ میزبان ناخدا ناصر میمند، از قدیم ترین مبارزان میهن پرست و مشروطه خواه سی سال گذشته هستیم. با درود و خوش آمدگویی به ایشان پرسشها را در میان میگذارم


درود ناخدا میمند
یک: برای نسلی که ممکن است با نام شما و پیشینه ی دستاوردهای شما آشنا نباشد؛ آیا ممکن است جهت آگاهی شنوندگان این برنامه لطفا خود را معرفی کنید؟ زاده ی کدام شهر ایران هستید، تحصیلات تان را کجا به پایان رساندید، آخرین سمت شما در آرتش چه بود و فرازهایی از کوششهای میهنی تان در برونمرز چه بوده است؟




دو: 77 سال پیش 9 فروند کشتی جنگی که از طرف دولت ایران برای نیروی دریایی شاهنشاهی در خلیج فارس به دولت ایتالیا سفارش داده شده بود وارد بندر بوشهر شد. و در 14 آبان همانسال بمناسبت تاسیس نیروی دریایی ایران بدست اعلیحضرت رضاشاه کبیر، مراسم خاصی از طرف افسران نیروی دریایی برگزار شد. ناخد میمند لطفا بفرمایید در دوره ی شما، از برپایی مراسم سالگرد برگذاری نیروی دریایی چه خاطره ای به یاد دارید


سه: ناخد میمند پرسشی بعدی درباره ی بهبود کیفیت و کمیت نیروی دریایی در دوره ی شماست. چه نکات برجسته ای درباره ی افزایش شعاع زیر پوشش جغرافیایی ناوهای نیروی شاهنشاهی و همچنین درباره ی افزایش تعداد زیردریایی و همچنین ارتقاء کیفیت آموزشی نیروی دریایی در زمان شاهنشاه آریامهر به یاد دارید که لازم میدانید به مناسبت این روز در تاریخ ثبت گردد؟


بیشتر دوره های آموزشی در کدام کشور انجام میگرفت؟

چهار: پرسش بعدی جنبه ی پاسخ شماست به تاریخ. ناخدا میمند در مقام یک فرمانده ناوتیپ به سالهایی برگردیم که شما برای اعاده ی حق ایران بر اروندرود با چالش از حزب بعث عراق روبرو بودید. برخی از دانشجویان ایرانی نما در برونمرز، عبارت ژاندارم منطقه را سرزبان انداخته بودند. امروز همانها وقتی بیگانگان نام خلیج فارس را تحریف میکنند؛ همگی سکوت کرده اند. ناخدا میمند شما آنروزها هنگامیکه به عرشه ی کشتی وارد میشدید یا سکان فرماندهی را به دست میگرفتید چه احساسی داشتید. آیا شما و دیگر درجه داران نیروی دریایی خود را ژاندارم تحت امر سیاستهای آمریکا و انگلیس می دیدید؟


ناخدا میمند؛ امروز که نام خلیج فارس و حتی مالکیت ایران بر جزایرسه گانه زیر سوال رفته است، پاسخ تاریخ به ایرانی نماهای آنروز و روشنفکرنماهای امروز، چیست؟


به برنامه ی یادواره های تاریخ گوش میکنید. مهمان برنامه ی امروز چهاردهم آبانماه 2568 ایرانی، برابر با 5 نوامبر 2009 ترسایی، ناخدا ناصر میمند، از قدیم ترین مبارزان میهن پرست و مشروطه خواه سی سال گذشته هستند.


پنج: پرسش بعدی درباره ی آسیبهایی است که سیاستهای رژیم برآمده از شورش اسلامی بر بنیه نیروی دریایی ایران زده است. 31 سال سرهنگ سید احمد مدنی وزیر دفاع آخوندها در روز 21 اسفند کلیه ی قراردادهای مربوط به تاسیس کارخانه هلیکوپترسازی ایران را منحل کرد. و باز هم در 8 فروردین سید احمد مدنی در مصاحبه با واشنگتن پست اعلام کرد که رژیم میخواهد سلاحهای خریداری شده از آمریکا از جمله هواپیماهای اف 14 را پس بدهد.


ناخدا میمند. آیا نیروی دریایی شاهنشاهی ایران دارای واحد هلیکوپتر و هواپیما جنگنده ی تحت فرماندهی خود بود؟


لطفا بفرمایید پس دادن سلاحهای خریداری شده؛ چه تاثیر منفی بر نیروی دفاعی ایران در خلیج فارس هنگام حمله ی میگهای عراقی بوجود آورد.

شش: پرسش بعدی درباره نفوذ کشورهای بیگانه و استعمارنوین است که برای نفوذ در شاخاب فارس دسیسه میکردند. ناخدا میمند آیا با اسنادی که اکنون بدست رسیده است، آیا میتوان بدون شک ثابت کرد که کدام کشور آموزش و ارسال اسلحه به چریکهای ظفار را تامین میکرد؟


در تاریخ جنگهای چریکی ثبت است که نیروی شاهنشاهی ایران، نخستین نیروی منظمی بود که در جنگ چریکی پیروز شد. ناخدا میمند علاوه بر نیروی آتشبار برتر به نظر شما چه عوامل دیگری موجب پیروزی شما در جنگ ظفار شد؟


هفت: ناخد میمندا پرسش بعدی درباره دورنمای منطقه است، شاهنشاه آریامهر سالها پیش از وقوع فاجعه 57 پیش بینی میکردند که در غیاب نیروی دریایی آرتش شاهنشاهی، ملوانان خارجی از پس اغتشاش در خاورمیانه برنخواهند آمد. امروز میبنیم نیروهای آمریکا بین عراق و افغانستان این پا و آن پا میکنند. ناخدا میمند شما در مقام یک فرمانده ناوتیپ و کارشناس، دورنمای حضور نیروی دریایی آمریکا در 10 سال آینده را چگونه میبینید؟


هم میهنان، به پایان برنامه ی یادواره های تاریخ رسیده ایم. ناخدا ناصر میمند ایران را سپاس برای وجودتان. برنامه ی امروز به مناسبت سالگرد بنیانگذاری نیروی دریایی ایران، تهیه شده بود.


بشود که نور وَ ایمان به آزادی، بر تاریکی ِ استبداد وُ خرافات ِاهریمنی، چیره گردد. یادواره های تاریخ، به رویدادهایی میپردازد که در ایران آخوندزده، باید وَ میخواهند از خاطره ها حذف گردد. آنانکه تاریخ را نادیده بگیرند، محکوم به تکرار آن میباشند. ایرانیاران، برای بازپسگیری تاریخمان کمر همت ببندید.


ناخدا ناصر میمند شیوه ی این برنامه است که پیام پایانی را به مهمان بسپُرَد. پیام شما به مناسبت این روز به همسنگران روشنگری وُ میهن پرستی، آزادیخواهان امروز و سازندگان ایران فردا چیست.

2009-10-20

آبان 1 زادروز نادرشاه

درود هم میهن

به برنامه ی "یادواره های تاریخ" خوش آمدید، این برنامه توسط "کانون بررسی و آینده نگری ایرانیان" به دست شما میرسد. "یادواره های تاریخ"، به فراخور رویدادهای تاریخ ساز کشورمان، برای آگاهی وُ روشنگری، پیشکش هم میهنان درونمرز میگردد. آنکس که تاریخ را نمیداند صرفا نادان است. اما آنکس که تاریخ را انکار میکند تبهکار است. همصدا با شما، از حذف حافظه ی تاریخ، پیشگیری میکنیم. پاسخها مهمان برنامه الزاما معرف عقاید ما نیست

امروز یکم آبانماه 2568 ایرانی، برابر با 23 اکتبر 2009 ترسایی، به زادروز نادرشاه افشار رسیده ایم. در برنامه ی یادواره های امروز؛ میزبان دکتر ناصر انقطاع، پژوهشگر، ایرانشناس و نویسنده ی میهنی هستیم. با درود و خوش آمدگویی به ایشان پرسشها را در میان میگذارم

درود دکتر انقطاع




یک: برای معدود هم میهنانی که شاید با دستاوردهای فرهنگی شما آشنا نباشند؛ آیا ممکن است خود را معرفی کنید. رشته پژوهشهای شما بیشتر روی کدام برهه از تاریخ ایران تمرکز داشته است
چه شد تصمیم بگیرید زندگی نامه نادرشاه را به نگارش آورید؟ نادر قهرمان دوره ی تحصیل دانشکده و یادی از استاد اخوان. در 5 جلد

دو: با سپاس از دکتر ناصر انقطاع. در سی سال گذشته در پی ز هم پاشیدگی شیرازه ی کشور، میبینیم برخی از هم میهنان به ویژه جوانان به دنبال شناسه یا همان هویت ایرانی خود؛ سراغ کتابهای تاریخی، میروند
دکتر انقطاع علاوه برنادرشاه، مطالعه ی کدام چهره های دیگر از میان زنان و مردان دلاور را به نسل جوان توصیه میکنید
ناآگاهی از تاریخ عامل فریب. سه جنبش در 104 سال و سه بار فریب. توصیه دکترانقطاع آشنایی با قهرمانان مانند نادر، جلال الدین خوارزمشاه، تیمورملک، بابک خرمدین، مازیار، یعقوب لیث

به نظر شما درمقایسه نبرد ایرانیان به رهبری نادر با خویشاوندان مهاجم افغانی مان در سراشیبی صفویه، با شرایط امروز که ایرانیان درگیر با ایرانی نماهای مهاجم از عراق و لبنان هستند، چه تشابه و چه تفاوتی میبینید؟

به برنامه ی یادواره های تاریخ گوش میکنید. مهمان برنامه ی امروز یکم آبانماه 2568 ایرانی، برابر با 23 اکتبر 2009 ترسایی، دکتر ناصر انقطاع، پژوهشگر، ایرانشناس و نویسنده ی میهنی هستند

سه: در پایان دوره صفوی، ایران دچار ندانمکاری سیاسی و خرافات در رهبری بود. دکتر انقطاع در مقام کارشناس آن دوره از تاریخ، مقایسه ی شما از شخصیت سلطان حسین با سید علی خامنه ای چیست؟

سرور انقطاع؛ برای رهایی از اسارت امروز، رستگاری ملی و ایجاد فردایی بهتر، مهمترین نکاتی که از زندگی نادرشاه افشار باید به نسل فردا بسپاریم چیست؟

هم میهنان، به پایان برنامه ی یادواره های تاریخ رسیده ایم. دکتر ناصر انقطاع ایران را سپاس برای وجودتان. برنامه ی امروز به مناسبت زادروز نادرشاه افشار، تهیه شده بود

بشود که نور وَ ایمان به آزادی، بر تاریکی ِ استبداد وُ خرافات ِاهریمنی، چیره گردد. یادواره های تاریخ، به رویدادهایی میپردازد که در ایران آخوندزده، باید وَ میخواهند از خاطره ها حذف گردد. آنانکه تاریخ را نادیده بگیرند، محکوم به تکرار آن میباشند. ایرانیاران، برای بازپسگیری تاریخمان کمر همت ببندید

دکتر ناصر انقطاع شیوه ی این برنامه است که پیام پایانی را به مهمان بسپُرَد. پیام شما به مناسبت این روز به همسنگران روشنگری وُ میهن پرستی، آزادیخواهان امروز و سازندگان ایران فردا چیست


-
هم میهن گرامی
یادآوری روزهای تاریخی و یادمان های آن به ویژه قدردانی از بزرگ مردان تاریخ ایران امریست پسندیده، ولی نباید فراموش کرد که برای نجات کشور، از مرده ها کاری ساخته نیست، نه از دکتر محمد مصدق و نه از محمد رضاشاه پهلوی و نه از مارکس و لنین ویا سایرین....
امروز حمایت از جنبش و خواست مردمی که میخواهند زنده باشند و شرافتمندانه و سربلند در کنار سایر ملل زندگی کنند امری است واجب تر از تبلیغ برای فروش کتاب آقای ناصر انقطاع
سپاسگزارم
تیسفون
-

با سپاس پیشابیش از شما
بخشی از سخنان دوست ام ناصر انقطاع را شنیدم و با تاسف، لازم ندیدم که تمامی گفتار او را بشنوم، چون هنگامی که داوری تاریخی با احساسات و باورهای سیاسی درآمیرد، ارزش نمی یابد و می شود بیان بک نظر جانبدارانه از سوی فردی که باور سیاسی مشخصی دارد.
گفتار و نوشتار تاریخی چنین فردی هرچه هم مانند آقای انقطاع شریف و مهربان باشد، ارزش غلمی نخواهد داشت. البته این امر از نیک بودن او نمی کاهد و تنها موجب بی اعتباری ادعای تاریخی وی خواهد بود.
نگاه گذرائی به تاریخ، این واقعیت را به ما یادآور می شود که شبه جزیرۀ بحرین از دوزۀ پایانی سلسۀ صفویه در قلمرو حکومتی - سیاسی ایران نبوده و ادعائی که دولت ایران به دوران پادشاهی محمدرضا شاه پهلوی مطرح ساخت، در واقع یک ترفند هوشمندانۀ سیاسی بود که با تداوم آن، امتیازهای دیگری در خلیج پارس از آن ایران شد. در بررسی های تازیحی، باید از نگاه های آلوده به باورهای شخصی پرهیز کرد. شوربختانه، دوره هائی از تاریخ سرزمین ما با تاریخ نگاری های این چنانی آلوده شده و جای شگفتی بسیاری است که فرهیخته ای چون ناصر انقطاع، از نامداران عاشق ایران زمین، سخن و کلام خود را با احساسات درآمیخته است. همین
با تجدید درود
نادر صدیقی
-


با درود فراوان به شما هم میهنان گرامی‌
نخست، پروانه بدهید تا از کار بسیار زیبایتان که تهیه و توزیع podcast گفتگویتان با دکتر ناصر انقطا ع میباشد، سپاسگزاری کنم
مؤثرترین و قدرتمند‌ترین سلاح ما برای مبارزه با جهل اسلام و جاهلان حاکم بر میهنمان، آشکارا فرهنگ، زبان و تاریخ پر افتخارمان است. نبود روشنگری در تمامی ابعاد و عدم آگاهی‌ توده‌ها ره آوردش سلطه دوبارهٔ فرهنگ تازی، تازیان و تازی پرستان بر میهنمان ایران بود. دشمنان با سلاح مذهب و در لباس به اصطلاح روحانیت در سطح ملی‌ از یک طرف و در سطح جهانی‌، به نمایندگی از طرف گروه خاصی‌ از کشور ها، از طرف دیگر فرهنگ، زبان و هویت ما را مورد هدف قرار داده و وحشیانه بر آن میتازند. آنها بخوبی میدانند که چه میکنند. این ما هستیم که هنوز خوابیم و ساده لوحانه بر این باوریم که جامعه جهانی‌ در کنار ماست و حامی‌ ما، غافل از آن که واقعیات چیز دیگریست
کار ما بسیار دشوار است. باید مردم خود را چه در داخل و چه در خارج به داشته‌های ملی‌، فرهنگی‌ و تاریخی خود آگاه کنیم و مصرانه یاد آور لزوم پا فشاری بر این ارزش‌ها باشیم. از طرف دیگر افکار عمومی مردم جهان را باید آگاه به چگونگی‌ حمایت دولتهایشان از رژیم تروریستی اسلامی کرد
براستی که آگاهی‌، همانطور که آلفرد آبرامیان گرامی‌ میگوید، سر آغاز آزادی است
تاریخ را باید، بدون توجه به صلاح و مصلحت، همانگونه که هست دوباره به قلم آورد. امروز ما بهای ۱۴ قرن دروغ را میپردازیم
باشد که اهورامزدا نگهدار ایران و شما فرزندان راستین کورش باشد
پدرام باشید
امیر نظام الدین مختاری - رامتین




با درود و سپاس گله آمیز از شما که روی مرا زیاد میکنید ! خود را در سطحی نمیبینم که مجازم دارد به ارائه نظریات اصلاحی‌ ، آنهم به شخصیت‌هایی‌ همانند سرّ کار
سخنان آقای دکتر ناصر انقطاع را در پاسخ به پرسش‌های مطروحه شنیدم و صراحتا" نسبت به برخی از دیدگاه‌هایشان ایراداتم را بیان میدارم . به ویژه راجع به دخیل شمردن "نارضایتی"‌های ایرانیان از حکومت در اواخر دوران ساسانیان به عنوان انگیزه پذیرش دین مهاجمان عرب
تا کی‌ میخواهیم بر مبنای " ایده فیکس"‌های ناشی‌ از تلقینات مدام مورخان قلم بمزد و کاسه لیسان به تاریخ زادگاهمان بنگریم؟ حتّی اگر خسرو پرویز و یزد گرد سوّم نه فقط شاهنشاه ، بلکه در عین حال "خمینی"‌های دین زرتشت هم میبودند ، نتیجه روشنی که از مطالعه وقایع تاریخی ایران و جهان بدست می‌‌آید اینست که حکومت‌های شکل گرفته بر اساس دین و مذهب و "ایدئولوژی"‌های بومی همواره بر اثر هجوم نظامی اقوام بیگانه و تحمیل آئین‌هایشان بر قوم مغلوب ساقط گردیده اند ( شوروی سابق را نمونه مخالف این برداشت ندانیم زیرا روسیه خاستگاه مارکسیسم نبود
تنها فضولی که خود را مجاز به ابرازش میدانم اینستکه بسنده نفرمائید به اعلام اینکه "عقاید میهمان برنامه لزوما" عقاید خودتان نیست". "مدعو" هر کس و در هر مقام والایی باشد از ارتکاب خطا مصون نتواند بود . اکثریت شنوندگان اعتمادی "بسته بندی شده و عایق نسبت به دخول تردید" از خود بروز میدهند در برابر نامهای مشهور و گفته‌های آنان .خمیر را باید تا تنور گرم است به آن چسباند . "مدعو" بلند آوازه اگر سخنی ناروا بگوید و در جا مورد پرسش و نقد قرار نگیرد پس چه فایده از برگزاری جلسات گفتگو؟
با پوزش از پرچانگی و فضولی‌های تلخ خود
کاظم ملک

-

با سپس از مهرتان
من متاسفانه وسیله تحریر به فارسی را ندارم
2- همچنانکه بارها گفتیم , امروز هرگونه بحثی كه مستقیما با براندازی حاکمان امروزی ایران ارتباط نداشته باشد , اگر جدایی افکن نباشد حداقل بازدارنده است
هر بحثی , به وسیله هر کس , كه مستقیما راهنما برای بردازی نباشد حداقل ( در زمانی كه برای آن سخن صرف میشود ) بازدارنده است . باید , در شرایط امروز حتما از آن دوری کنیم
فکر میکنم حکومت ایران بگونه ای مشوق و به میان آورنده این بحثها است
سناتور حسین موسوی


-

من راه و روش وطریق اگاهی رسانی جناتعالی را میستایم و پیشنهاد میکونم که به این حرکت موثر تان همچنان ادامه دهید.
گفتگو شما با جناب انقطاع باعث شد که من با ایشان تماس بگیرم و در خواست بر 5 جلد کتاب ایشان را بکنم.
با یک دنیا سپاس و تشکر
سرفراز و سلامت باشید
پرویز حدادی زاده

-
با درود و سپاس همیشگی از تلاش خستگی ناپذیر شما و مهین فرزند پاکنژاد ایرانی. با خیلی از نظرات آقای دکتر انقطاع نه اینکه توافقی ندارم بلکه انتقاد شدیدی دارم. و آنچه را که در مورد فلسفه دانستن و فراگیری باور های تاریخ سیاسی و ملی بیان داشتند ابتدا باید در خودشان صادق باشد و بعنوان یک کارشناس تاریخ رویداد های تاریخی بدون بکار گیری احساس شخصی و نظرات سیاسی حزبی و یا گروهی بصورت یک پژوهشگر تاریخ بیان کند و از موضوع اصلی دعوت ایشان جهت گفتگو بمناسبت یکم آبان زاروز نادرشاه بسیار خارج شدند و به بازیابی کوششهای فرهنگی خودشان بیشتر پرداختند تا به بن مطلب در جای از بیاناتشان اعلام داشتند که از صد و چهار سال پیش به اینطرف سه انقلاب یا جنبش بزرگ از سر گذراندیم که در هر سه بار مردم فریب خورد وکلاه سرش رفت چرا چون ایرانی حافظه تاریخی ندارد
استاد عزیز شما که دارید چرا حقایق را درست بیان نمی کنید و انقلابی که نه سیاه بود ونه سرخ و نه سبز بلکه سفید و نامش انقلاب شاه و مردم بود را از نظر من شنونده دور کردید و اصلا انگاری چنین رویدادی در آن برهه از زمان روخ نداده که لازم به بیان باشد تازه نه اینکه پاشاه فقید ایران مردم را فریب نداد بلکه همه مکاران و فریب دهندگان مردم را به مردم معرفی کرد که دوست کیست و دشمن کجا قرار دارد و حقیقتا ابا دارند که یادی از این جانباخته بزرگ میهن کنند
تاریخ نگار باید تاریخ را بنویسد و سعی نکند تاریخ ساز باشد، همانطوریکه هیچ تاریخ سازی تاریخ نویس نبوده ولی دکتر انقطاع عزیز رژیم گذشته رژیم شاه سلطان حسینی نبود که ازش دل خوشی نداشتیم بلکه دل خوش ما را در آن سالها ی سازندگی و شکوه اتحاد نامقدس سرخ و سیاه بکام پر نشاط ما زهر کردند که بعد از سی سال هنوز هم ادامه دارد که راوی حقیقت گوی آن نبوده اید به فرمایشات دکتر با دقت گوش کردم و پر خویش در آن دیدم و باید براستی بگویم که از ماست که بر ماست
کاظم افضلی 

-
با درود
از شما ایراد نمی‌گیرم ولی‌ از نظر پردازی دکتر ناصر انقطاع در مقایسه سلاطین قاجار (فتحعلی‌ و ناصر الدین) با زنده یاد محمد رضا شاه، شگفت زده شدم. برنامه ایکه بمناسبت زادروز نادر شاه افشار ترتیب داده بودید، بی‌ اندازه موجب دلگرمی من شد اما، اینکه باختن ایالات ایران (قفقاز در شمال و افغانستان در شرق) به جملۀ «از دست دادن بحرین در رژیم پیشین» و اتهام «خیانت» کشانده شود، در سطح یک پژوهشگر مبتدی و تازه کارتاریخ هم نیست چه رسد به دوستی که بیش از سه هزار مقاله و چندین جزوه و کتاب در کوله بار و کارنامه تحقیقی خود دارد. (audio attached)
در مورد تاریخ بحرین نگاه کنید به دانشنامهٔ ویکی پدیا که چنین می نویسد
در سال ۱۶۰۲ میلادی، پس از اخراج پرتغالی‌ها از خلیج فارس، جزیرهٔ بحرین به دست دولت صفوی افتاد و سلطهٔ ایران بر آن (به جز دوره‌های کوتاهی از حملهٔ عمانی‌ها) تا سال ۱۷۸۳ میلادی ادامه داشت[۱]. از سال ۱۷۸۳، جزیرهٔ بحرین به دست خاندان آل خلیفه (که از اعراب شبه‌جزیرهٔ عربستان بودند) افتاد که از قرن نوزدهم تا سال ۱۹۷۱ تحت‌الحمایهٔ انگلیس بودند
و هم چنین به منبع مورد استناد دانشنامه فوق، که Encyclopedia Iranica است (حاصل پژوهش های دکتر احسان یارشاطر و یاران ایشان)
In 1753 the island was reoccupied by the Persians, who remained until 1783, when it was conquered by the Arab dynasty of Āl-Ḵalīfa, of mainland Bedouin stock descended from the Banū ʿOtba of Qaṭar...

ایالت ها و استان های ایران در طول تاریخ، ساتراپ، والی، حاکم یا استاندار داشته اند -- ایکاش از دوست فرهیخته دکتر ناصر انقطاع نام آخرین استاندار «ایالت ایرانی بحرین» را جویا می شدید. و بگذریم، باز هم منبعی دیگر در مورد استقلال بحرین: و

...After World War II, Bahrain became the centre for British administration of the lower Persian Gulf. In 1968, when the British Government announced its decision to end the treaty relationships with the Persian Gulf sheikdoms, Bahrain joined with Qatar and the seven Trucial States (which now form the United Arab Emirates) under British protection in an effort to form a union of Arab emirates. By mid-1971, however, the nine sheikhdoms still had not agreed on the terms of union. Accordingly, Bahrain sought independence as a separate entity and became fully independent on August 15, 1971, as the State of Bahrain...

فرآورهٔ و حاصل سیاست‌های رژیم پیشین، جلوگیری از ایجاد دولتی قدرتمند (مثلث بحرین + امارات + قطر) در جنوب شاخابۀ فارس بود. متأسفانه، مرض « پهلوی ستیزی » لاعلاج است - این ناخوشی از حسین شریعتمداری در کیهان تهران و مندیل به سر‌های قم گرفته تا مکلاهای پان ایرانیست در برونمرز را علیل و زمین گیر کرده... و

از نشانه‌های این بیماری، علاقه و شوق وافر به سرنگون کردن دوبارهٔ محمد رضا شاه است. پیشنهاد دوستانۀ من اینست که در مصاحبه‌های آینده، از تماس با مبتلایان به این بیماری پرهیز کنید که واگیر و چه بسا مسری هم باشد. اگر هم اصرار دارید، دست کم این گفتگو‌ها را به صورت مناظره برگزار کنید (از بانوی فرهیخته، مهرا ملکی دعوت کنید) که دوستان اهل «بخیه تاریخ و روشنگری»، که گهگاه با گردن نه چندان افراشته، کنار آخوند حائری می‌نشینند و بهم نان قرض می‌دهند، هوس گریز به صحرای کربلا به سرشان نزند. و
با سپاس، و
مهرداد ایرانی


-
پیشگاه هم میهنان ارجمند
اینگونه گفتگوها ، انگیزه ء بسیار خوب و درستی می باشد ؛ که ایرانیان ناآگاه و خرد باختگان به کیستی(هویت) پاترمی(ملی) کشور ستم دیده ء خویش آگاه می گردند . کدبان ناصر انقطاع ، مرد فرهیخته ائی می باشند ؛ که از راه شناساندن چهره های بی نام و گمنام مردان و زنان دلاور ایران زمین ، به هم میهنان خویش ، آگاهی و پیگرد شناسه ء (هویت) شناسنامه ائی گمنامان سرگذشت(تاریخ) ایران زمین را نشان می دهند . کدبان ناصر انقطاع ، در ماهنامه ء بیداری ، گاهگاهی نوشته های کوتاه و بلند می نویسند . من وارونه ء کدبان ناصر انقطاع ، با پدیده ء زایش آخوند و آخوند سالاری پیکار می کنم ؛ چرا که بر این باورم ؛ که آخوندها و آخوند سالاری ، در گندابی زایش و پرورش می یابند ؛ که تنها یک نام دارد و آن هم اسلام تازیان تازشگران خون خوار مسلمان می باشد . بدون اسلام آخوندها می میرند ؛ همان گونه که بدون گنداب مگسان خواهند مرد . کدبان ناصر انقطاع ، بایستی ریشه ء نابودی و به خاک سیاه کشیده شدن ایران را بدانند ؛ که من هم بر این باورم ؛ که ایشان هم بخوبی می دانند ؛ به هر روی(اما) ایشان با پدیده ء اسلام تازشگر تازیان مسلمان شمشیر زن بی مهر ، خود خواسته و یا ناخواسته به گونه ائی سازش می کنند ؛ که این خود انگیزه ی ماندن و بر جای ماندن آئین زشت ، خون ریز ، نژادپرست ، زن ستیز ، دگر اندیش ستیز، و آدم ستیز اسلام تازیان را در ایران نیروی بازهم بیشتری می بخشد و خواهد بخشید ؛ که این کار ، هرگز شایسته ء مرد فرهیخته ائی ، بسان ایشان نمی باشد
با درود و سپاس بیشمار
نیما آرین
-

با درود متقابل
با آنکه یکی از آمال من نشستن پای سخنان استاد ارجمندم جناب آقای دکتر ناصر انقطاع می باشد ، ولی متأسفانه به دو دلیل از آن محروم می شوم
دلیل نخست آنکه قبلأ هم به استحضارتان رسانیده ام که من در حد نابینائی فقر دید دارم و نمی توانم با کامپیوتر کارهائی مانند حضور در نشستهای پالتاک را داشته باشم
دومین دلیل هم این است از بعد از ظهر امروز به خاطر جراحی کمر و زانو باید در بیمارستان بستری بشوم . در اولین فرصتی که در خانه باشم با شما آزادگان میهن تماس خواهم گرفت . به شرط آنکه ایمیل آدرستان را برایم بفرستید تا هر بار من مجبور به ریپلای کردن ایمیلهای شما نباشم
با سپاس و احترام
محترم مومنی روحی


-
با سپاس دوستان عزیز
کاریکه می کنید بسیار ارزشمند است. مشروط براینکه این اسناد را بصورت فصلنامه منتشر نمائید
ازآنجا که من برای ایجاد سمینارهای تخصصی و علمی دوره ای فعالیت می کنم، خوشحال میشوم اگر کسانی را معرفی بفرمائید که خبره هستند و سخنشان پرمایه می باشد(درهر رشته ای) تا از وجودشان استفاده بشود
با مهر
دکتر نصرت واحدی

-
با درود
من تمام سخنان آقای انقطاع را شنیدم. البته بسیار جالب بود ولی خب ایشان بمانند تمام طرفداران مصدق، از بردن نام پادشاهان پهلوی و حتی خاندان پهلوی ابا دارند و ترجیح میدهند آنرا با رژیم گذشته عنوان کنند. در صحبتهایشان هم تصریح نمودند که بقول ایشان مسبب فتنۀ خمینی در واقع نارضایتی مردم از "رژیم گذشته" بوده است و نه چیز دیگری
در ضمن ایشان در گفته هایشان نخست گفتند که مردم ایران حافظۀ تاریخی ندارند و بعد گفتند که دارند. این نشانگر تردید ایشان و شاید نشناختن روحیۀ مردم ایران است. در آخر هم ایشان پیام شاپور بختیار یا جبهۀ ملی را که "ایران هرگز نخواهد مرد" را بیان کردند
اگر چه سخنان ایشان از نظر تاریخی جالب است ولی نظرات ایشان ضد هرگونه پادشاهی است و چنانچه در مورد نادر گفتند که نادر پیش از آنکه پادشاه باشد، یک قهرمان بود. البته که او قهرمان یا پهلوان (صاحب خصوصیات اخلاقی پهلوانان) بود ولی مقام پادشاهی او بود که باعث انسجام ملت ایران شد. کما اینکه بابک خرمدین و یعقوب لیث صفاری چون به پادشاهی نرسیدند، نتوانستند آنطور که باید ملت ایران را منسجم کنند
به هر روی، مطالب آموزنده ای در سخنان ایشان بود که نمیشود آنهارا ندیده گرفت و در کل خیلی خوب بود
پیروز و پایدار باشی
مهرداد صدری

-
با درود های فراوان بشما هموطن گرامی
امید است که آزادگان میهن همچنان در تلاش آگاهی رساندن پا بر جا و به امید روزی که در درون ایران عزیز این فعالیتها بیشتر و گسترده تر انجام گیرد، ما ایرانیان شدیدآ محتاج این گونه آگاهی رساندن ها هستیم
من به تنوع و تکثر در گفتگو های سیاسی اعتقاد دارم و به هیچ دلیلی بر یکسویه نگری و باصطلاح مونوپل کردن صحه نمیگزارم ، اگر چنانچه منظور شما ابراز نظر من در رابطه با برنامه های گفتگویی شما است من تا آنجا که به این مصاحبه ها گوش فرا داده ام بسیار مطلوب و آگاه کننده آنها را دریافتم ضمن اینکه حتمآ بر این باور میباشم که چنانچه امکانات شما عزیزان اجازه میدهد از دگر اندیشان نیز دعوت به گفتگونموده و این گام بسیار زیبایی راکه شما بر میدارید رادو سد چندان پر بار تر و آگاهانه تر نمایید زیرا زمان یکسو نگری و تنها گام برداشتن مدتهای مدیدی است که سپری شده و تنها راه موفقیت ما با داشتن هر نوع تفکر و باور سیاسی جز از طریق همیاری و همدلی و آگاه بودن نخواهد بود

با سپاس از شما
امیرابراهیمی



2009-09-24

مهر 2 تظاهرات نیویورک

با درود و مهر به شنوندگان ارجمند. در برنامه ی امروز 2 مهر ۲۵۶۸ ایرانی برابر با 24 سپتامبر ۲۰۰۹ میزبان دکتر هوشنگ انور هستیم




جناب دکتر انور درود بر شما. پرسشهای امروز درباره ی تظاهرات ضدجمهوری اسلامی در نیویورک میباشد

پیش از آنکه از تظاهرات دیروز نیویورک بگویید، آیا به یاد دارید که نخستین تظاهراتی که در آن شرکت کردید کی و کجا بود و شعارهای اصلی آنروزها چه بود؟

شعارهای دیروز در مقایسه با شعار سالهای نخست به روی کار آمدن رژیم اسلامی چه تفاوتهایی پیدا کرده است. آیا خواستهای مردم مشخص تر و کوبنده ترشده است؟




آخوندها همیشه نگران قدیمی ترین دشمن خود یعنی میهن پرستان و اصلی ترین رقیب خود یعنی رجویستها بوده اند. آیا همدستی هرچند کوتاه مدت این دوگروه میتواند رمز سقوط رژیم باشد؟

در طی سی سال گذشته همانهایی که سی سال پیش مرگ بر شاه میگفتند توانسته اند دهانها را از گفتن جاوید شاه باز دارند. تاجایی که در تظاهرات 14 امرداد امسال دبیرکل سازمان خداشاه میهن علیرغم میل قلبی خود همصدا با دبیرکل حزب مشروطه و البته به قول برخی به دستور دبیرخانه مانع حمل تصویر رهبر آزادگان میهن پرست شدند. دکتر انور در تظاهرات دیروز علاوه بر پرچم ملی، چه پرچم و تصویرهایی به چشم میخورد؟

رجویستها توانسته اند کاستی های رهبری خود را با سازماندهی جبران کنند ولی میهن پرستان در هر دو زمینه با همه مگر با خودشان مدارا کرده اند. آیا امکان دارد که اصلاحاتی های بازنده انتخابات برنده ی حکومت پس از ولایت فقیه گردند. در چه شرایطی احتمال دارد که میهن پرستانی که ضد انقلاب بهمن 57 هستند در عمل مجری طرح تبدیل جمهوری اسلامی به جمهوری ایرانی گردند؟

دو شخصیت ایرانی سرشناس در دانشگاههای آمریکا یکی دکتر میلانی و دیگری دکتر کریمی حکاک در سالهای گذشته بارها بورس دانشگاهی و شهریه در اختیار دانشجویان خارج از کشور قرار داده اند. از شرکت این دانشجویان در میان سبزپوشها چه اطلاعی دارید؟

در پرجمعیت ترین لحظه تظاهرات کجا بودید و تا چند بلوک جمعیت به چشم میخورد؟

رژیم آخوندی ادعا کرده بود که صهیونیستها خرج این تظاهرات را پرداختند. این اتهام رژیم بر چه اساسی است؟

در اعتصاب غذای یکماه پیش پاسدار اکبرگنجی در نیویورک آوردن پرچم ملی ممنوع شده بود. آیا کسی به نماد ملی و هویت ملت اعتراض کرد؟

به برنامه ی کانون بررسی و آینده نگری ایرانیان گوش میکنید. امروز 2 مهر ۲۵۶۸ ایرانی برابر با 24 سپتامبر ۲۰۰۹ میزبان دکتر هوشنگ انور هستیم

کدام چهره های سرشناس سیاسی سخنرانی کردند؟

خسته نباشید بر شما و تدوین کنندگان این قطعنامه . برکناری جمهوری اسلامی و استقرار مردمسالاری. دستگیری و مجازات سران مجرم رژیم. اعتراض به بستن قرارداد بازرگانی با رژیم. آیا متن قطعنامه به زبان انگلیسی پخش شد؟

دکتر انور آینده هماهنگی تظاهرات برونمرز با مبارزات هم میهنان درونمرز را چگونه میبینید؟

دکتر انور ارجمند برای شما و همه میهن آرزوی تندرستی و پیروزی دارم